سسسسسسسللللللااااااممممممم پرنسسا
امروز یه نویسنده جدید عضو شد :
سمانه جووووووون خوووووش اووووومدیمممننننووووننننن اومدی
خوش اومدی
سسسسسسسللللللااااااممممممم پرنسسا
امروز یه نویسنده جدید عضو شد :
سمانه جووووووون خوووووش اووووومدیمممننننووووننننن اومدی
خوش اومدی
موزا
نیرو: موسیقی و صدا
سرزمین: سحابی هارمونیک (در ایتالیایی میگن ملودی)
تاریخ تولد: امریکا: 10می، ایتالیا: 30 می
رنگ مورد علاقه (برای پوشیدن لباساش): علاقه به پوشیدن رنگ های پرجلوه مانند قرمز را دارد
سبک مد: متفاوت
کفش مورد علاقه: کفش کتانی
مادر: ناداین(ماتلین)
پدر:هو-بو
دوست صمیمی: تکنا
پیکسی: تون
حیوان خانگی: خرسی به نام په په
Bf: ریون
میوه ی موردعلاقه:گیلاس
رنگ مورد علاقه: قرمز
طلسم مورد علاقه: موج صدا
سبک موسیقی مورد علاقه: جاز،راک،هیپ هاپ،کلاسیک
سبک فیلم مورد علاقه: کمدی
غذای مورد علاقه: سوشی و غذاهای ادویه دار
کار مورد علاقه: خلق موسیقی
نام: Princess Layla/Aisha - پرنسس لایلا/آیشا
نیرو: آب و مارفیکس(یه چیز صورتی شبیه چسب)
سرزمین: تایدز (در نسخه ایتالیایی میگن آندروس)
تاریخ تولد: امریکا: 15 جون، ایتالیا: 15 جون
شخصیت:" ماجراجو،خیلی سبقت جو نسبت به پسرها،ورزشکار،کاملا" فمنیست
رنگ مورد علاقه( برای پوشیدن لباساش): دوست دارد لباس هایی بپوشد که رنگ های مختلفی دارد به خصوص رنگ سبز و بنفش را دوست دارد
سبک مد:(گاه به گاه اسپورت.هر چیزی که باهاش تو بالا رفتن از درخت راحت باشه)چه سلیقه عجیبی!!
کفش مورد علاقه: راحتبهترین دوست: فلورا
پیکسی: پیف
حیوان خانگی: خرگوشی به نام میلی
Bf: نابو
رنگ مورد علاقه: سبزو بنفش
حیوان مورد علاقه: دلفین ها و وال ها
میوه ی مورد علاقه:هندوانه!!
طلسم مورد علاقه: مارفیکس
سبک موسیقی مورد علاقه: پاپ و هیپ هاپ
سبک فیلم مورد علاقه: ماجراجویانه
غذای مورد علاقه: پاستا
کار مورد علاقه: شنا کردن برای ساعت ها
نام: تکنا - Tecna
نیرو: تکنولوژی
سرزمین:سومین راه از کهکشان دو تایی (در نسخه ایتالیایی میگن زنیث)
یعنی تکنا تقریبا فضاییه!!!ولی دختر باحالیه
تاریخ تولد: امریکا: 8 جون، ایتالیا: 16 دسامبر
شخصیت: منطقی،اهل عمل،باهوش،دقیق،گرایش به دانستن همه چیز
رنگ مورد علاقه( برای پوشیدن لباساش): بنفشو چیز های تو این مایه ها
میوه ی مورد علاقه:انگور بنفش
کفش مورد علاقه: کفش های راحت
دوست صمیمی: موزا
پیکسی: دیجیت
حیوان خانگی: جوجه ای به نام چیکو
Bf: تیمی
رنگ مورد علاقه: بنفش
حیوان مورد علاقه: به حیوانات علاقه ی زیادی ندارد ولی پرندگان را دوست دارد
طلسم مورد علاقه: اشعه لیزر
سبک موسیقی مورد علاقه: پاپ و جاز
سبک فیلم مورد علاقه: Sci-fi
غذای مورد علاقه: خوراک اسفناج
کار مورد علاقه: بازی های ویدیویی
نام: Princess Roxy -پرنسس راکسینیرو: حیوانات
سرزمین: زمین - گاردنیا
شخصیت: دوستدار حیوانات،مهربان،خجالتی،عاطفی،مصمم،لجباز و کمی گرم خو،کمی محتاط و بدگمان به غریبه ها
مو: بلند ، صورتی پررنگ در انتها بلوند
چشم ها: متوسط،آبی مایل به خاکستری
رنگ مورد علاقه( برای پوشیدن برای لباساش): بنفش و انواع سبز ها
سبک مد: چیزای باحال.اون بیشتر دوست داره لباسایی بپوشه که شکل سگ روشون چاپ شده(چیکار کنه سگ دوست داره )
مادر: ملکه مورگانا
پدر: کلاوس
حیوان خانگی: آرتو سگ راکسی و همچنین چندین حیوان خانگی بازی گوش و خطرناک دیگه
موزا
نیرو: موسیقی و صدا
سرزمین: سحابی هارمونیک (در ایتالیایی میگن ملودی)
تاریخ تولد: امریکا: 10می، ایتالیا: 30 می
رنگ مورد علاقه (برای پوشیدن لباساش): علاقه به پوشیدن رنگ های پرجلوه مانند قرمز را دارد
سبک مد: متفاوت
کفش مورد علاقه: کفش کتانی
مادر: ناداین(ماتلین)
پدر:هو-بو
دوست صمیمی: تکنا
پیکسی: تون
حیوان خانگی: خرسی به نام په په
Bf: ریون
میوه ی موردعلاقه:گیلاس
رنگ مورد علاقه: قرمز
طلسم مورد علاقه: موج صدا
سبک موسیقی مورد علاقه: جاز،راک،هیپ هاپ،کلاسیک
سبک فیلم مورد علاقه: کمدی
غذای مورد علاقه: سوشی و غذاهای ادویه دار
کار مورد علاقه: خلق موسیقی
نام: Princess Layla/Aisha - پرنسس لایلا/آیشا
نیرو: آب و مارفیکس(یه چیز صورتی شبیه چسب)
سرزمین: تایدز (در نسخه ایتالیایی میگن آندروس)
تاریخ تولد: امریکا: 15 جون، ایتالیا: 15 جون
شخصیت:" ماجراجو،خیلی سبقت جو نسبت به پسرها،ورزشکار،کاملا" فمنیست
رنگ مورد علاقه( برای پوشیدن لباساش): دوست دارد لباس هایی بپوشد که رنگ های مختلفی دارد به خصوص رنگ سبز و بنفش را دوست دارد
سبک مد:(گاه به گاه اسپورت.هر چیزی که باهاش تو بالا رفتن از درخت راحت باشه)چه سلیقه عجیبی!!
کفش مورد علاقه: راحتبهترین دوست: فلورا
پیکسی: پیف
حیوان خانگی: خرگوشی به نام میلی
Bf: نابو
رنگ مورد علاقه: سبزو بنفش
حیوان مورد علاقه: دلفین ها و وال ها
میوه ی مورد علاقه:هندوانه!!
طلسم مورد علاقه: مارفیکس
سبک موسیقی مورد علاقه: پاپ و هیپ هاپ
سبک فیلم مورد علاقه: ماجراجویانه
غذای مورد علاقه: پاستا
کار مورد علاقه: شنا کردن برای ساعت ها
نام: تکنا - Tecna
نیرو: تکنولوژی
سرزمین:سومین راه از کهکشان دو تایی (در نسخه ایتالیایی میگن زنیث)
یعنی تکنا تقریبا فضاییه!!!ولی دختر باحالیه
تاریخ تولد: امریکا: 8 جون، ایتالیا: 16 دسامبر
شخصیت: منطقی،اهل عمل،باهوش،دقیق،گرایش به دانستن همه چیز
رنگ مورد علاقه( برای پوشیدن لباساش): بنفشو چیز های تو این مایه ها
میوه ی مورد علاقه:انگور بنفش
کفش مورد علاقه: کفش های راحت
دوست صمیمی: موزا
پیکسی: دیجیت
حیوان خانگی: جوجه ای به نام چیکو
Bf: تیمی
رنگ مورد علاقه: بنفش
حیوان مورد علاقه: به حیوانات علاقه ی زیادی ندارد ولی پرندگان را دوست دارد
طلسم مورد علاقه: اشعه لیزر
سبک موسیقی مورد علاقه: پاپ و جاز
سبک فیلم مورد علاقه: Sci-fi
غذای مورد علاقه: خوراک اسفناج
کار مورد علاقه: بازی های ویدیویی
نام: Princess Roxy -پرنسس راکسینیرو: حیوانات
سرزمین: زمین - گاردنیا
شخصیت: دوستدار حیوانات،مهربان،خجالتی،عاطفی،مصمم،لجباز و کمی گرم خو،کمی محتاط و بدگمان به غریبه ها
مو: بلند ، صورتی پررنگ در انتها بلوند
چشم ها: متوسط،آبی مایل به خاکستری
رنگ مورد علاقه( برای پوشیدن برای لباساش): بنفش و انواع سبز ها
سبک مد: چیزای باحال.اون بیشتر دوست داره لباسایی بپوشه که شکل سگ روشون چاپ شده(چیکار کنه سگ دوست داره )
مادر: ملکه مورگانا
پدر: کلاوس
حیوان خانگی: آرتو سگ راکسی و همچنین چندین حیوان خانگی بازی گوش و خطرناک دیگه
زيباترين پرنسسهاي ديزني در 11 فيلم خلاصه شده است كه نمونه آنها را در سيندرلا ، پري دريايي ، زيباي خفته و شجاع ديده ايم . اين در حاليست كه تعدادي از پرنسسهاي ديزني علي رغم حضور در فيلمهاي ماندگار چون نقش اصلي نبوده اند ، از يادها رفته اند.
«تايگر ليلي» در انيميشن «پيترپن» يكي از اين پرنسسها است كه با وجود نقش اصلي «پيتر پن» كمتر به آن توجه شده است.
«ماريان» در كارتون «رابين هود» شخصيتي جالب و ماندگار است كه در ميان ساير پرنسسهاي ديزني گم شده است.
«شاهزاده ايلونوي» در كارتون «ديگ سياه»
«گيزل» در كارتون «سحر شده»
«وان لوپ فون شوييتز» در انيميشن «رالف خرابكار»
*سفیدبرفی (سفیدبرفی و هفت کوتوله)
پیش از آنکه کمپانی «والت دیزنی» در سال 1937 انیمیشن «سفیدبرفی و هفت کوتوله» را بسازد، این داستان افسانهای را «برادران گریم» دو نویسنده مشهور آلمانی، در سال 1812 منتشر کردند.
البته داستان برادران گریم با کارتون والت دیزنی از برخی جهات متفاوت است. داستان برادران گریم دارای برخی قسمتهای منزجرکننده است که والت دیزنی زمان به تصویر کشیدن داستان سفیدبرفی بسیاری از آنها را حذف و یا تلطیف کرد.
در قسمتی از این داستان ملکه خبیث در تصور خوردن جگر سفید برفی است و یا شکارچی که مامور کشتن سفید برفی میشود، گرازی را شکار کرده و دل و روده آن را بیرون میکشد و جگر آن را به جای جگر سفیدبرفی برای ملکه خبیث میبرد.
در نهایت نیز ملکه بدجنس در جزای کارهای بدی که انجام داده مجبور است که بر آهن گداخته برقصد.
*اورورا یا رز (زیبای خفته)
انیمیشن «زیبای خفته» سال 1959 در کمپانی «والت دیزنی» ساخته و اکران شد ولی نسخه اصلی این داستان متعلق به نویسندهای فرانسوی به نام «شارل پرو»، خالق آثاری چون «شنل قرمزی»، «سیندرلا»، «بندانگشتی» و «گربه چکمهپوش» است. «پرو» این داستان را سال 1697 منتشر کرد.
البته کمپانی والت دیزنی برای ساخت انیمیشن «زیبای خفته» داستان «شارل پرو» را با قسمتی از برخی از افسانههای «برادران گریم» تلفیق کرده است.
در نسخه اصلی «افسانه زیبای خفته»، مادر شاهزادهای که «زیبای خفته» را نجات میدهد یک ماده غول است که زمانیکه شاهزاده و زیبایخفته صاحب دو فرزند شدهاند تلاش میکند تا عروس و دو نوهاش را بخورد ولی فرزندش در دفاع از خانواده، او را به درون چالهای پر از مارهای سمی میاندازد.
*سیندرلا
شخصیت «سیندرلا» در واقع یک پرنسس بسیار قدیمی و چند ملیتی است.
اگرچه کمپانی والت دیزنی انیمیشن سیندرلا را سال 1950 براساس داستانی از «چارلز پرو» - منتشر شده در سال 1697 -، ساخت ولی سابقه این شخصیت افسانهای به پیشتر از این بازمیگردد.
براساس افسانهای یونانی که قرنها پیش از میلاد مسیح وجود داشته، عقابی صندل دختری زیبا از اهالی مصر را میدزد و آن را به قصر پادشاه مصر میبرد، او نیز در سراسر کشور دست به جستجوی صاحب صندل میزند و در نهایت صاحب آن را یافته و با او ازدواج میکند.
البته در چین باستان نیز افسانهای شبیه به این وجود دارد و براساس آن دختری که مادر خود را از دست داده، او را که در قالب ماهی به حیات بازگشته مییابد، پس از مدتی دختر با استفاده از استخوانهای جادویی ماهی برای خود لباسی زیبا تهیه میکند و پس از پوشیدن آن در جشنواره سال نو شرکت میکند ولی در این جشنواره لنگه کفشش را گم میکند و شاهزاده چینی آن را مییابد و دختر را از دست نامادری شرور و دخترهایش نجات میدهد.
*آریل (پری دریایی کوچک)
این انیمیشن اولین بار سال 1989 در کمپانی والت دیزنی ساخته شد.
شخصیت «آریل» در این انیمیشن نه کاملا که از برخی جهات به شخصیت داستان اصلی «پری دریایی کوچک» - که سال 1837 توسط «هانس کریستین آندرسن»، نویسنده دانمارکی نوشته شد-، شباهت دارد.
در هر دو نسخه، شخصیت اصلی، پری دریایی کوچکی به نام «آریل» است البته سرنوشت این شخصیت در نسخه اصلی داستان به مراتب تراژیکتر از انیمیشن والت دیزنی است.
در داستان «اندرسن»، جادوگر دریا آریل را طلسم کرده به گونهای که هر بار میخواهد با پاهایش به خشکی برود، مجبور به تحمل درد زیادی است، در نهایت شاهزاده داستان با دختر دیگری ازدواج میکند و «آریل» در امواج دریا برای همیشه ناپدید میشود.
*بل (زشت و زیبا)
انیمیشن افسانهای «زشت و زیبا» سال 1991 ساخته شد، «بل»، شخصیت اصلی این افسانه بود که مونس همیشگیاش کتاب بود.
به عقیده برخی این شخصیت افسانهای اولین بار سال 1740 در کتاب «گابریل_سوزان بابوت دو ویلنیو» به مردم معرفی شد.
گفته میشود این کتاب برای کمک به دخترانی نوشته شد که در آن دوران مجبور به ازدواج با مردان ثروتمندی بودند که از هیچ نظر برای آنها جذابیتی نداشتند.
بل در قرن هجدهم، دختر 14 سالهای بوده که پدرش تمام ثروت خود را از دست میدهد و پدرش قول ازدواج او را به یک حیوان درندهخو میدهد و بل مجبور میشود به قصر او برود ولی در آنجا با قصری پر از خدم و حشم روبرو میشود، خواهران بل از حسادت او را ترغیب میکنند که قصر را ترک کند، شاید آن حیوان درنده خو عصبانی شده و او را بخورد ولی این به ظاهر حیوان درنده خو، دل شکسته از عشق بل میمیمرد و زمانیکه بل بازمیگردد، او را در حالی میبیند که به یک شاهزاده زیبا تبدیل شده است.
*یاسمین (افسانههای علاءالدین)
«یاسمین»، پرنسسی از خاورمیانه اولین بار سال 1992 بخشی زیادی از یکی از انیمیشنهای علاءالدین والتدیزنی را به خود اختصاص دارد.
«یاسمین» که در اصل «بدر البدور» نام داشته، دختر یکی از امپراطورهای خاورمیانه است که با شخصی به اسم علاءالدین ازدواج میکند.
*مولان
اگرچه مولان پرنسس نیست ولی یکی از شخصیتهای زن مشهور و محبوب والت دیزنی است که سال 1998 در قالب انیمیشنی به همین نام به تصویر کشیده شد.
دیزنی «مولان» را از یک شخصیت افسانهای چین باستان به نام «هوآ مولان» که از سال 386 تا 534 انو دامینی (مبداء تاریخی بر پایه سال باستانی) میزیسته که داستان زندگی او به طور کلی در قالب یک تصنیف چینی آورده شده، البته بعدها بین سالهای 1368 تا 1644 این افسانه در قالب یک رمان منتشر شد.
هر دو نسخه، داستان دختر جوانی است که لباس پسرانه به تن میکند و به ارتش میپیوندد، گفته میشود نسخه اصلی داستان مولان در حمایت برابری جنس زن و مرد در چین نوشته شده است.
در انیمیشن والت دیزنی بسیاری از جوانب نسخه اصلی افسانه مولان حفظ شده ولی در این میان شخصیت حیوانان که همگی دوستان مولان هستند، اضافه شده است.
*تیانا (شاهزاده خانم و قورباغه)
افسانه «شاهزاده خانم و قورباغه» اولین بار توسط «برادران گریم» در قالب یک رمان منتشر شد و والت دیزنی سال 2009 آن را تبدیل به فیلم کرد.
هر دو داستان شباهتهای بسیاری دارد ولی داستان در رمان «برادران گریم» از برخی جهات کمی خشنتر است.
*راپونزل (گیسو بلند)
ظاهرا علاقه صاحبان «والت دیزنی» به رمانهای «برادران گریم» تمامی ندارد و اینبار در سال 2010 به سراغ افسانه «گیسو بلند»، منتشر شده در سال 1698 میروند و سود زیادی را نصیب آنها میکند.
طی این سالها نسخههای مختلفی از این داستان ساخته شده است ولی داستان «گیسو بلند» در انیمیشن والت دیزنی با سانسور برخی از قسمتهای رمان برادران گریم، به تصویر کشیده شده است.
*«مریدا» (شجاع)
«مریدا»، جدیدترین پرنسسی است که والت دیزنی سال میلادی جاری با همکاری کمپانی «پیکسار»، آن را روانه بازار کرد.
این شخصیت افسانهای برخلاف دیگر پرنسسهای والت دیزنی زایده تخیل سازندگان آن است.
البته «برندا چاپمن»، نویسنده این انیمیشن برای خلق این شخصیت از دختر نوجوان خود و دوست او کمک گرفته است.
همه ی کارتون های والت دیزنی برگرفته از داستان های قدیمی هستند که روی انها تغیراتی ایجاد شده و کمی پچگانه تر به صورت کارتون ارائه داده شده امروز میخوام داستان اصلی راپنزل را بگم
مادر پدر راپنزل فقیر بودند وغذای مناسبی نداشتند در نزدیکی خانه ی انها قلعه ی بزرگی بوده که در حیاط ان سبزیجات کاشته شده بوده و ان قلعه بزرگ مال یک جادوگر بوده یک روز که مادر راپنزل از پنجره به بیرون نگاه میکند چشمش به کاهوهای حیاط جادوگر می افتد و از شوهر خود درخواست سبزیجات میکند و او میگوید من نمیتوانم سبزیجان فراهم کنم و هرشب تکه نانی به زنش میدهد اما زن با بی میلی ان را رد میکند و ندین شب میل به چیزی ندارد زن که در دوران حاملگی چیزی نمیخورد بدنش بسیار ضعیف میشود(به دلیل کمبود ویتامین ) از هوش میرود مرد که بسیار نگران حا زن و بهچه اش راپنزل میشود شب یواشکی به حیاط جادوگر میرود و چند پر کاهو میکند می اورد و زن انها را میخورد کمی سر حال تر میشود شب بد مرد به حیاط جادوگر میرود و یک بوته کاهو میکند که ناگهان جادوگر پشت سر ان ظاهر میشود و متوجه دزدی ان میشود جادوگر میگوید من تو را برای این کارت میکشمت اما مرد انقدر التماس میکند که جادوگر راضی میشود و میگوید پس در عوض وقتی بچه ات به دنیا امد ان را به من بده تا بزرگش کنم مرد و همسرش قبول میکنند و پس به دنیا امدن راپنزل ان را به جادوگر میدهند پس از گذشت سال ها که راپنزل بزرگ میشود شاهزاده ای که از انجا رد میشد از پشت درختان میبیند پیرزنی داد میزند راپنززززززززل راپنززززززززل و کسی موهای طلایی زیبای خود را پایین می اندازد و پیرزن از ان بالا میرود شاهزاده صبر میکند تا پیرزن برود و بعد جلوی قلعه میرو و با تقلید صدای پیرزن میگوید راپنزززززززل راپنززززززززل و راپنزل موهایش را پایین می اندازد پسر از ان بالا میرود انها باهم اشنا میشوند و کم کم عاشق هم میشوند بنابراین تصمیم میگرند که شاهزاده هر روز تکه پاره ای به او بدهد و او تکه پارچه ها را به هم گره بزند تا طنابی شود و بتوانند باهم فرار کنند تا اینکه یک روز وقتی داشته پیرزن را بالا میکشیده از دهنش میپرد بالا کشیدن تو سخت تر از بالا کشیدن پسراست و پیرزن متوجه همه چیز میشود و راپنزل را در جنگلی بی نام نشان رها میکند و موهای ان را میبرد وقتی شاهزاده می اید و میگوید راپنزل راپنزل پیرزن مو های راپنزل را به پایین می اندازد و وقتی مرد بالا می اید ان را از پنجره به پایین پرت میکند و مرد شمانش با برخورد با شاخه ها کور میشود پیرزن برای مطمئن شدن از مرگ مرد دولا میشود تا ببیند مرده است یا نه که موهای راپنزل از دستش می افتد و تا اخر عمر انجا زندانی میماند و مرد پس از گذشت سال وقتی از جنگلی عبور میکرد صدای دلنوازیی به گوشش میرسد و متوجه میشود صدای راپنزل است که اوارز میخواند و راپنزل هم متوجه حضور او میشود و هردو به طرف هم میدوند م در اغوش هم گریه میکنند که ناگهان قطره اشکی از چشم راپنزل روی چشم ان میریزد و چشمانش شفا پیدا میکند
و به خوبی خوشی زندگی میکنند
پایان
تینکربل ( با نام های مستعار تینک و خانم بل ) اولین بار در انیمیشن پیترپن ( 1953 ) دیده شد، او دومین بار در انیمیشن بازگشت به ناکجا آباد ظاهر شد. اما شهرت تینکربل به دلیل مجموعه انیمیشن های تینکربل است که اولین بار در سال 2008 ساخته شد. مجموعه انیمیشن های تینکربل شامل: تینکربل و شاه پریان ( Tinker Bell )، تینکربل و گنج گمشده ( Tinker Bell and the lost treasure )، تینکربل و عملیات نجات ( Tinker Bell great fairy rescue )، تینکربل و راز بال ها ( Tinker Bell and the secret of the wings )، تینکربل و دزدان دریایی ( Tinker Bell pirate fairy )، تینکربل و افسانه دیو ( Tinker Bell and the neverbeast ).
شخصیت: گستاخ، چابک، با استعداد، بی پروا، خلاق، حیله گر، بلند پرواز، مهربان، گرم و صمیمی، حسود، با هوش، کنجکاو، پر انرژی، سرکش.
ظاهر: کوچک، بلند و باریک، پوست روشن، گوش تیز، چشم های آبی، ابرو های بلوند تیره نازک، صورت تپل، لب صورتی، گونه گلگون، مو های بلوند، لباس سبز روشن با دامن کوتاه، دو بال روشن در پشتش.
خانه: خانه فانتزی ( قوری شکل ) کوچکش در پیکسی هالون، فصل های گرم سرزمین پیکسی هالون، ناکجا آباد.
دشمنان: وندی ( قبلا )، کاپیتان هوک، خدمه کشتی کاپیتان هوک، ویدیا ( قبلا )، جین
علایق: پیترپن، ترنس، اشیاء گمشده، تعمیر کردن، ماجراجویی، میوه ها، کمک کردن به بهترین دوستانش، کلوچه کدو تنبل.
تنفر ها: وندی و جین ( معشوقه های پیترپن )، مبارزه با ویدیا، جدا شدن از خواهر دوقلویش، دستور گرفتن.
قدرت و توانایی ها: پرواز، اختراع وسایل پیشرفته، ساختن سلاح، آهنگری، تخصص در ابزارهای مختلف، سلاح ها و ماشین آلات.
سلاح: سحر و جادو، شمشیر ( در تینکربل و دزد دریایی )، گرد پری.
نقل و قول: من یک تعمیر کار هستم من همینم من یک تینکرم، من میتونم درستش کنم، گرد پری متعلق به پری های پیکسی هالون است.
به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را بخوانید و شخصیت خودتان را محک بزنید.
1. دریا را با کدام یک از تیره، شفاف، سبزویژگی های زیر تشریح می کنید؟
آبی ، گل آلود
2. کدام یک از اشکال زیر را دوست دارید؟
دایره، مربع یا مثلث
3. فرض کنید در راهرویی راه می روید. دو در می بینید، یکی در ۵ قدمی سمت چپ تان و دیگری در انتهای راهرو و هر دو در نیز باز هستند. کلیدی روی زمین درست جلوی شما افتاده است، آیا آن را برمی دارید؟
بله، خیر
4. این رنگ ها را ترجیح می دهید چگونه اولویت بندی شوند؟
قرمز، آبی، سبز، سیاه و سفید
5. دوست دارید از نظر ارتفاع در کدام قسمت کوه باشید؟
6. در ذهنتان اسب چه رنگی است؟
قهوه ای، سیاه یا سفید
7. طوفانی در راه است، کدامیک را انتخاب می کنید؟
یک اسب یا یک خانه
. . .
. .
.
.
.
.
.
.
.
پاسخ ها :
1. آبی تیره: دارای شخصیتی پیچیده.
شفاف: به سادگی قابل درک.
سبز: آسان گیر و بی خیال.
گل آلود: آشفته و سردرگم.
2. دایره: سعی می کنید طوری رفتار کنید که خوشایند همه باشد.
مربع: خودرای و خود محور هستید.
مثلث: یک دنده و لجباز. (اندازه اشکال با خودخواهی و منیت شما ارتباط مستقیم دارد)
3. بله: شما آدم فرصت طلبی هستید.
خیر: آدم فرصت طلبی نیستید.
4. این سئوال، اولویت های شما در زندگی را مشخص می کند.
قرمز: دلبستگی
آبی: دوستان و روابط.
سبز: شغل و حرفه.
سیاه: مرگ.
سفید: ازدواج.
5. میزان ارتفاعی که انتخاب می کنید رابطه مستقیم با میزان جاه طلبی شما دارد.
6. قهوه ای: فروتن و خاکی.
سیاه: غیرقابل پیش بینی و سرکش و هیجان انگیز.
سفید: برتر و مغرور و تاثیرگذار.
7. این سئوال، اولویت های شما به هنگام مشکلات را تعیین می کند.
اسب: همسر.
خانه: فرزندان.
بچه ها چون از فردا نمیام امروز میخوام از فرصت استفاده کنم و یه عالمه مطلب و داستان بزارم امیدوارم خوشتون بیاد
سلام بچه ها از فردا دیگه به وبلاگ نمیام تا
١۵یا٢٠تیر دوباره به همین وبلاگ میام امید وارم بازدید زیاد بخوره
سلاممن اومدم با نتیجه ی نظر سنجی
السا٢نفر
انا١نفر
راپونزل١نفر
سيندرلا ، معروفترين پرنسس ديزني
شخصیت «سیندرلا» در واقع یک پرنسس بسیار قدیمی و چند ملیتی است.
اگرچه کمپانی والت دیزنی انیمیشن سیندرلا را سال 1950 براساس داستانی از «چارلز پرو» - منتشر شده در سال 1697 -، ساخت ولی سابقه این شخصیت افسانهای به پیشتر از این بازمیگردد.
براساس افسانهای یونانی که قرنها پیش از میلاد مسیح وجود داشته، عقابی صندل دختری زیبا از اهالی مصر را میدزد و آن را به قصر پادشاه مصر میبرد، او نیز در سراسر کشور دست به جستجوی صاحب صندل میزند و در نهایت صاحب آن را یافته و با او ازدواج میکند.
مقامات استوديوي ديزني از نمايش ترانه انيميشن فروزن به 25 زبان زنده دنيا در 31 ژانويه خبر دادند. در اين اكران ويژه ترانه نامزد اسكار«بگذار برود» (Let it go) در يك كليپ به 25 زبانه با زيرنويس به نمايش در مي آيد.
انيميشن «فروزن» از دسامبر 2013 اكران خود را آغاز كرده و علي رغم نه هفته اكران همچنان در فهرست 5 فيلم پرفروش هفته قرار دارد.اين فيلم با صداپيشگي «كريستن بل» ، «آيدينا منزل» ، «جاشن گد» ، «جاناتان گراف» ، «سانتينو فونتانا» و «آلن توديك» به 25 زبان زنده دنيا ترجمه شده است .
اين انيميشن به زبانهايي از جمله فرانسه ، آلماني ، هلندي ، مانداري ، سوئدي ،ژاپني ، اسپانيولي ، لهستاني ، مجارستاني ، كاتالان ، ايتاليايي ، كره اي ، صربي ، پرتغالي ، مالزيايي ، روسي ، دانماركي ، بلغاري ، نروژي ، تايلندي و فنلاندي ترجمه شده است.
انیمیشن یخ زده عنوان پرفروشترین فیلم انیمیشن تاریخ را بدست آورد. این انیمیشن زیبا با فروش یک میلیارد و 72 میلیون دلاری در گیشه، رکورد انیمیشن داستان اسباب بازی3 را که یک میلیارد و 63 میلیون دلار بود را شکست و نام خود را به عنوان پرفروشترین فیلم انیمیشن تاریخ سینما ثبت کرد.
سونیک=15
ناکلز=16
تیلز=8
ایمی=12
کریم=6
بیگ=18
شدو=+50(50 سال تو دستگاه خواب بوده)
روژ=16
امگا=سن نداره(هیولای جاودانه)
دکتر.اگ من=نامعلوم
ویکتور=20
اسپیو=16
چارمی=6
وانیل=22
سیلور=14
تیکال=15
بلیز=16
جت=14
استورم=19
ویو=18
شید=14(سن واقعی+4000)
هانی=16
کازمو=8
میتی(mighty)= 16
ری=12
اسکوروج=15
مارین=10
فراست=18
جولیو سو=17
راچلمون=16
مفلیس(سمت تاریک شدو)=نامعلوم(شاید اندازه سن شدو)
اشورا=18
سیلکادوم=18
نایتز=18
ریلا=120
ریستار=16
مینا=16
سالی=14
سونیا=16
منیک=16
سنیولی=اندازه سن اگمن(فکر کنم)(نا معلوم)
گالکسینا=15
دارک اواک=39
میلزپراور(موبیوس)=8
الکیا اکورن=17
روتور=23
سافورن=12
حنا، کودکی است که بخاطر نیاز مالی و کمک به خانواده شروع به کار در یک مزرعه میکند و با تلاش و پشتکار سعی میکند که در درس و تحصیل علم از کودکان هم سن و سالش عقب نماند.
مجموعۀ تلویزیونی «حنا، دختری در مزرعه» با نام اصلی «کاتری، دختر چمنزار» Katri, Girl of the Meadows (در ژاپن با نام «میکاسا» شناخته میشود)، بر اساس رمان فنلاندی به نام «چوپان و خدمتکار» که توسط آاونی نولیوارا Auni Nuolivaara نوشته شده بود، در 1984 ساخته شد.
این انیمیشن به عنوان بخشی از گلچین سری تئاتر شاهکار جهانِ کودکان است که توسط کمپانی نیپون ساخته و در کشورهای اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه پخش شد. اما با اینکه روایت این انیمیشن در کشور فنلاند بود، هیچ وقت در این کشور پخش نشد و برای کودکان فنلاندی ناشناخته ماند.
سه سال از زمانی که مادر حنا فنلاند را برای کار به قصد آلمان ترک کرده و دخترش را به نزد پدربزرگ و مادربزرگش در مزرعه تنها گذاشت میگذرد. جنگ جهانی اول شروع شده و فنلاند هنوز هم تحت سلطه روسیه است. ساکنان این سرزمین تقریباً هیچ خبری از خارج نداشته و هیچ کس نمیداند آیا حنا دوباره مادر خود را خواهید دید یا نه.
مشکلات، روز به روز بدتر و سخت تر میشد و هیچ چیز در مزرعۀ پدربزرگ و مادربزرگ خوب پیش نمیرفت، محصول آن سال کفاف خرج خانواده را نداد و تنها گاو شیرده آنها توسط یک خرس کشته شد و خانواده با مشکلات مالی بزرگی مواجه شد. بنابراین حنا تصمیم گرفت در خرج و مخارج خانه کمک کند و علیرغم میل پدربزرگ و مادربزرگ کاری در مزرعۀ همسایه مییابد. برای یک دختر کوچکی به سن او که به سختی به نه سال میرسد، کار در مزرعه سخت و خسته کننده است. اما او با شور و علاقه کار را به دست میگیرد و با خُلق و خوی خوبش با همه برخورد میکند، و در نتیجه جایگاهش را در میان دیگران و در دلهای آنان حفظ میکند.
«آنه شرلی» دختر یتیمی است با موهای قرمز، که به طور اشتباهی به نزد «متیو» و «ماریلا کاتبرت» فرستاده شده است. ماریلا و متیو خواهر و برادر میانه سالی هستند که مزرعهای به نام «گرین گیبلز» در جزیرۀ «پرینس ادوارد» دارند و قصد داشتند پسری را به سرپرستی بگیرند که کمک حال آنها باشد، اما پرورشگاه به اشتباه آنه را به نزد آنها میفرستد. داستان نشان میدهد که چطور آنه خود را در میان کاتبرتها و همچنین در مدرسه و میان اهالی شهر مطرح میکند.
این مجموعه بر اساس یک رمان امریکایی با عنوان «آنه، دختری از گرین گیبلز» ساخته شد و نویسندۀ کانادایی آن «لوسی مُد مونتگومری» است. این داستان که نخستین بار در 1908 منتشر شد بیش از 50 میلیون نسخه انتشار یافت و نیز به بیست زبان مختلف دنیا ترجمه شد و از روی آن چندین فیلم، انیمیشن، سریال تلویزیونی و حتی تئاتر موزیکال ساخته شد.
آنه، دخترکی ۱۱ ساله است با صورتی کک مکی و موهایی قرمز رنگ، باهوش است و قوۀ تخیل بی حد و مرزی دارد و با اینکه ظاهرش و بخصوص رنگ موهایش گاهی باعث آزار خودش میشود اما با امید به آیندهای روشن و تلاش و پشتکار ثابت کرده که زیبایی سیرت از زیبایی صورت مهمتر است. گاهی برخوردهایش کمی خشن میشود که ناشی از تربیت دوران یتیم خانه است اما سعی میکند با مهربانی به استقبال زندگی جدید برود. هرچند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آنقدر زیبا و امید بخش است که برای رسیدن به آن، با هر مشکلی کنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود.
ماریلا و متیو کاتبرت، خواهر و برادری مزرعهدار هستند که هیچ کدام ازدواج نکرده و بچهای ندارند. ماریلا چهرهای عبوس دارد اما مثل برادرش قلبی رئوف دارد. آنها صاحبان مزرعۀ گرین گیبلز هستند و چون هردوی آنها پا به سن گذاشتهاند تصمیم میگیرند سرپرستی پسر بچه نوجوانی را به عهده بگیرند تا در کارهای مزرعه به آنها کمک کند. اما کسی که مسئولیت داشته یتیم مورد نظر را از یتیمخانه بیاورد، به اشتباه دختر بچهای را که در سه ماهگی والدینش را از دست داده، به گرین گیبلز میآورد. بنابراین، آن شرلی در آنجا ماندگار میشود و به جای کمک به متیو در کشاورزی، به ماریلا در خانهداری کمک میکند.
این انیمیشن به قدری در دوران پخش خود به محبوبیت دست یافته بود که طی یک تفاهمنامه میان ژاپن و کانادا تمبر این مجموعه جهت انجام مبادلات چاپ شد و مورد استفاده قرار گرفت.
متن و ترجمه آهنگ Let It Go از Demi Lovato
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
Can’t hold it back anymore
نمی شه بیشتر از این نگهش داشت
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
Turn my back and slam the door
پشت سرم در را به هم بکوب
The snow glows white on the mountain tonight,
برف روی کوهستان می درخشه امشب
Not a footprint to be seen.
هیچ رد پایی برای دیده شدن نیست
A kingdom of isolation and it looks like I’m the queen.
پادشاهی به انزوا می ره و مثل اینکه من ملکه اش هستم
The wind is howling like this swirling storm inside.
باد داره زوزه می کشه مثل این چرخش طوفان درون من
Couldn’t keep it in, Heaven knows I tried.
نمی تونستم درونم نگهش دارم، بهشت(خدا) می دونه من تلاش کردم
Don’t let them in, don’t let them see,
نذار وارد بشن، نذار ببینن
Be the good girl you always had to be.
اون دختر خوبی باش که همش باید می بودی
Conceal, don’t feel, don’t let them know.
قایمش کن، احساس نکن، نذار بدونن
Well, now they know.
خب، الان همه می دونن
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
Can’t hold it back anymore
نمی شه بیشتر از این نگهش داشت
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
Turn my back and slam the door
پشت سرم در را به هم بکوب
And here I stand and here I’ll stay
و من اینجا هستم و من اینجا می مونم
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
The cold never bothered me anyway
سرما به هر حال منو هیجوقت نرنجونده
It’s funny how some distance makes everything seem small
خنده داره که بعضی فاصله ها باعث می شن همه چی کوچیک به نظر برسه
And the fears that once controlled me can’t get to me at all.
و وقتی که ترس منو کنترل کرد دیگه نمی تونم خودم باشم
Up here in the cold thin air I finally can breathe.
این بالا در هوای سرد بلاخره می تونم نفس بکشم
I know I left a life behind but I’m too relieved to grieve.
می دونم که یه زندگی رو پشت سرم گذاشتم اما خیلی تو تنهایی اذیت شدم
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
Can’t hold it back anymore
نمی شه بیشتر از این نگهش داشت
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
Turn my back and slam the door
پشت سرم در را به هم بکوب
And here I stand and here I’ll stay
و من اینجا هستم و من اینجا می مونم
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
The cold never bothered me anyway
سرما به هر حال منو هیجوقت نرنجونده
Standing frozen
یخ زده ایستادن را
In the life I’ve chosen.
در زندگی ام ترجیح می دهم
You won’t find me.
تو پیدام نمی کنی
The past is all behind me
تمام گذشته پشت سر منه
Buried in the snow.
قبرم در یخ است
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
Can’t hold it back anymore
نمی شه بیشتر از این نگهش داشت
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
Turn my back and slam the door
پشت سرم در را به هم بکوب
And here I stand, and here I’ll stay
و اینجا هستم و اینجا خواهم ماند
Let it go, let it go
رهاش کن، رهاش کن
The cold never bothered me anyway, yeah, whoa
سرما به هر حال منو نرنجونده
(Na na, na na, na na na na) [4x]
Let it go yeah
داستان یک دختر با نام السا که قدرت یخی دارد و دختری دیگر با نام انا که خواهرالساست سرش توسط قدرت السا صدمه میبیند یک تکه از مویش سفید میشود از ان پس جادوگر به پادشاه میگوید روابط پرینسس السا را با دیگران محدود کنید و از خواهرش دوری کند من خاطراتی را که بیان میکند پرینسس السا قدرت جادویی دارد را پاک میکنم از ان پس پرینسس در اتاق خودش زندانی میشود و انا هرگز اورا نمیبیند و هرگز به یاد نمیاورد که او چنین قدرتی دارد اما همیشه و هر روز پشت اتاقش میرود و به میگوید بیا بیرون بیا بازی کنیم اما السا جوابش را نمیدهد و در پشت در فقط گریه میکند سال ها میگذرد پادشاه و ملکه به یک مسافرت کاری میروند و در ان سفر میمیرند السا ملکه میشود و انا با یک پسر اشنا میشود و در همان روز میخواهد با او ازدواج کند اما السا به او میگوید نمیشود با کسی که یکروز با او اشنا شدی ازدواج کنی اما انا گوش نمیکند و عصبانی میشود وحرف هایی میزند که باعث میشود السا عصبانی شود و یک تکه را یخ میزند و همه قدرتش را میبینند .السا فرار میکند و در کوه های شمالی با قدرتش یک کاخ بزرگ درست میکند انا به دنبالش راه میفتد البته نا گفته نماند که همه جا زمستان است انا کشور را به دست پرینس هانس میسپارد همانی که قصد ازدواج با اورا داشت .در راه با یک پسر به اسم کریستوفر و گوزنش اسون اشنا میشود انها به انا در رفتن نزد خواهرش کمکش میکنند در نزدیکی انجا با یک ادم برفی زنده به اسم اولاف اشنا میشوند که دقیقا همان ادم برفی است که انا و السا در بچگی درست میکردند وقتی نزد السا رسیدند السا به انا میگوید از اینجا برو نمیخواهم به تو صدمه بزنم اما انا گوش نمیدهد ناگهان السا عصبانی میشود و به قلب انا صدمه میزند السا یک غول درست میکند و انها را مجبور میکند از انجا بروند ناگهان تکه دیگری از موی انا سفید میشود کریستوف اورا پیش جادوگرها میبرد جادوگر بزرگ میگوید همانگونه که وقتی بچه گفتم سررا میشود خوب کرد اما قلب را فقط یک حرکت واقعی از عشق میتواند نجاتش دهد ناگهان تمام موهای انا از قهوه ای تبدیل به سفید میشود کریستوف اورا با عجله به کاخ میرساند کارگر ها انا را نزد هانس و کنار شومینه میگذارند انا میگوید تو باید منو ببوسی همه کارگرها بیرون رفتند انا چشمانش را بست و منتظر بوسه ای بود که اورا نجات دهد اما هانس بلند شد و به انا گفت به خاطر سلطنت پیش تو اومدم اول میخواستم پیش السا بروم اما اون با هیچ کس جور نمیشد پس خواستم تورو گول بزنم باهات ازدواج کنک و بعد تو و السا رو بکشم تا شاه بشم بعد هانس اب ریخت روی شومینه وخاموشش کرد و رفت بیرون و درو قفل کرد انا داشت یخ میبست هانس رفت بیرون و با ناراحتی به همه گفت انا توسط السا به قتل رسید بقیه گفتن باید ملکه بمیره و چند سرباز رو فرستادن به سلول السا که از قبل توسط افراد هانس دستگیر شده بود فرستادن السا همه جا رو یخ زده کرد وفرار کرد به بیرون از اون طرف انا داشت توی اتاق یخ میبست و خیلی اروم ناله میکرد کمک!کمک! ناگهان در باز شد و اولاف امد تو بخاری رو روشن کرد و گفت کریستوف دوست داره اون میتونه نجاتت بده خواستن برن بیرون ولی همه جا وحشتناک یخ زده بود از پنجره پریدن بیرون و ناگهان اولاف معلوم نبود کجا رفت واما کریستوف داشت برمیگشت تا انا رو پیدا کنه و از طرف دیگه هانس السا رو پیدا کرد و بهش گفت بخاطر تو انا یخ زد و مرد السا نشست روی زمین و به گریه افتاد و طوفان تموم شد ناگهان کریستوف انا رو دید که بدنش داشت ابی میشدانا هم اونو دید اما همه حواسش به هانس بود که پشت به السا که داشت گریه میکردبا یه شمشیر ایستاده بود میخواست اونو بکشه انا قبل از اینکه یخ بزنه رفت و دستشو گذاشت جلوی شمشیر و یخ زد ولی شمشیر شکست السا بلند شد بدن یخ زده انا رو بغل کرد و دوباره گریه کرد ناگهان انا اب شد و تبدیل به یه ادم عادی شد السا گفت عشق قلب یخ زده تو رو اب کرد و تونست جلوی قدرت منو بگیره و بنابراین همه جا بهار شد و یک ابر بالای سر اولاف گذاشت که اب نشود و هانس را زندانی کردند و داستان به خوبی و خوشی پایان یافت
سفید برفی
شخصیت : خوب، مهربان، بیگناه، شاد، شیرین، آرام، خجالتی، دوست داشتنی
ظاهر : لاغر، زیبا، 14 ساله، پوست سفید، لپ های قرمز، موهای کوتاه سیاه، چشم های قهوه ای
تولد : 6 مارس ( 16 اسفند)
او اولین پرنسس دیزنی است.
سفید برفی یکی از 9 پرنسسی است که در خانواده ای سلطنتی به دنیا اومده.(بقیه آرورا-آریل-جاسمین-پوکوهانتس-راپونزل-مریدا-آنا-السا)
با 14 سال سن او کوچکترین پرنسس دیزنی است.
او اولین پرنسسی است که یتیم شده.
نام : السا
لقب : ملکه یخی
سن : 21
رنگ مو : طلایی روبه سفید ( بلوند )
رنگ چشم :آبیییییییییی
اعضای خونواده اش : آنا ( مامان و باباش مردند - تو خود داستان می میرند)
زندگی نامه : این یکی رو شرمنده خودتون برین کارتونش رو ببینید تا سورپرایز شید
منبع از سایت :www. malakeelsa.blogfa.com
حتما این بیوگرافی رو بخونید خیلی جالبه......................
باب اسفنجی شلوار مکعبی یک اسفنج دریایی خوب و مهربان و با افکاری کودکانه است گاهی میخواهد به دیگران کمک کند گاهی فقط بازی میکند و گاهی بی قصد و غرض خرابکاری های بزرگی می کند و صمیمی ترین دوست او پاتریک ستاره میباشد که یک ستاره دریایی کله پوک است که معمولا همراه باب اسفنجی است.کارتون باب اسفنجی یک کارتون فوق العاده پر طرفدار هست که خالق این باب اسفنجی (استفان هیلنبرگ) میباشد که بخاطر این کارتون مشهور شده است.او اوائل اسم کارتون را (پسر اسفنجی) گذاشت و بعد که فهمید یک کارتون دیگه با این اسم وجود دارد نام آن را به باب اسفنجی تغییر داد و استفان هیلنبرگ اصرار داشت که حتما کلمه اسفنج در اسم این کارتون باشد تا کسی باب را با پنیر اشتباه نگیرد! و سپس او شلوارمکعبی رو بعنوان نام خانوادگی باب اسفنجی قرار داد.تام کنی شخصی که توسط هیلنبرگ انتخاب شده که روی باب صداگذاری کند میگوید: که از لحاظ سنی باب نه بچه و نه بزرگ است.اولین قسمت باب اسفنجی در روز 1/مه/1999 یعنی 1378/11/2 آماده برای پخش شد.پخش آن را شبکه های نیکلدوین تی وی-نیک تونز-ام تی وی نت ورک بر عهده گرفتند که در آن زمان از شبکه های معروف به حساب می رفتند و کارتون باب اسفنجی هم با استقبال فوق العاده ای رو به رو شد و به همین خاطر در سال 2004 برای اولین بار یک کارتون سینمایی از باب اسفنجی ساختند که با تماشاچیان و طرفداران زیادی رو به رو شد و همین طور هم فصل های جدیدی از این کارتون ساخته شد و تا امروز 9 فصل یعنی چیزی حدود 334 قسمت آماده پخش شده است! بعد از مدتی هیلنبرگ تصمیم گرفت نام کارتون باب را در هاله ای از شوخی به باب کی؟ شلوار چی؟ تبدیل کند و این کار را هم کرد اما به دلیل انتفاد شدید طرفدارانه این کارتون,دوباره همان اسم قبلی را گذاشت.داستان های این کارتون در شهر بیکینی باتم است باب در یک خونه ی آناناسی به همراه حیوان خانگی اش یعنی گری زندگی میکند و شغلش کار کردن بعنوان آشپز در رستوران آقای خرچنگ است و باب با اینکه کار ساده ای دارد اما کارش را خیلی خیلی دوست دارد
کارگردان: ساخته:استفان هیلنبرگ به کارگردانی 5 نفر آلن اسمارت-پائول تیبیت-والت دورن-آرون اسپرینگر-مارک اسبرن
نویسنده: استفان هیلنبرگ-تیم هیل-درک درایمون-کازی الکساندر-آرون اسپرینگر-زئوس کرواس-و......
موسیقی: فابیان فرناندز
تعداد قسمت:334
کشور سازنده : آمریکا
سلام امروز اومدم با چند تا سوال فروزنی سوالا در ادامه ی مطلب
سلام من با یه نظر سنجی اومدم
:کدوم پرنسسو دوس دارین ؟؟
من سفید برفی شما ها چی جواب بدید
مسابقه سوالش راحته فقط کافیه بگید جادوی انا چی بود؟؟؟برای السا برف و یخ بود انا چی جایزشم هرچی خودتون دوست دارید ولی عکس نباشه
اما مسابقه ای دیگر یادم رفت جوابا رو خصوصی بنویسین تو نظرا
علاالدین :اسم میمونش؟؟؟؟جوابو بدید لطفا خواهش میکنم
اومدم تا اولین مسابقه اغاز بشه خب
سوال:سن السا و انا چقدر بود؟؟؟؟؟؟تو نظرا منتظر جوابم
اگه نمیدونید بعدا جواب میزارم
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ملکه السا و پرنسس انا و آدرس nazaninsaraanna.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. با تبادل لینک هم نظرات وب من و هم نظرا و بازدید وب تو بالا تر میره وب من بروزه این شانس رو از دست نده گلم.
^.^