عباسی
بیتاب کلمات مشوشی
گردیدن
گردیدن از دریا
که بر سنگها تراشیده
الماس های سردی گردیده
بر اندام معشوقی
بیتاب نمنم حرفهای مردم
که بر صورت تو ریخته
رنگین از نمکسودی دریا
خونین از اشک
بیتاب آسمان شدن
آنجا که در دریا پایان مییابد
همانجا که ماه
فکر میکند رفته
ولی هنوز اینجاست
بیتاب ستارهی قرمز ماندن
توی روزهای ابری
وقتی سرما
دیدن را
جدا میسازد از فهمیدن
بیتاب خانه گردیدن
برای سربازی
که خانه ندارد
تفنگ ندارد
کوله ندارد
پا ندارد
و زنش در بمباران مرده
بیتابی
در آن لحظهای که خیال
پرواز میکند
محو میشود
و دیگر
برنمیگردد
[+]
----------------------------------
[0]
مردن میشود عجیب و هزل و خندهدار پیش بیاید. از این مردنهای خندهدار زیاد هست توی جنگ. نصف شدنها پاره شدنها بیهوده شدنها یعنی هر سپاهی هزار تا مردن بیخود دارد هزار هزار تا. توی دنیای شهری تهوعآور است که چند هزار نفر (و این که آنقدر هزار که نمی دانی هم تلخ است) بمیرند برای اینکه دشمن خیال کند و دشمن هم خیال نکند و الباقی هم همانجا بمیرند توی حمله بعدی. میگفتم. معنی مردن در جنگ یک پارامتر کمیک دارد. یک له شدگی مفرطی درش هست یک خم شدگی بیفایدهای. و هر بار در زمان بعد عملیات وقتی شور جنگیدن ملت را ول کرده حرکاتها و قهرمانیها بیات میشود. فقط بیتفاوتی میماند پارگی و زخم و جای خالی محمدهایی که نیستند ببینند. دیگر مهم نیست بصره کجا ست یا خرمشهر و فقط از جهان برای آدم غم مهدی و محمد میماند. که نیستند و برعکس بودنشان که داغ و عزیز و شیطان و موقتی است. نبودن، طولانی و نامیرا ست. حتی اگر استخوان طرف به خورد لباس و لباس به خورد سنگ رفته باشد.
همه چیزٍ گفتن دربارهی مردن بیهوده است. مرگ مثل سایه روی کاغذ میافتد و نوشتن را بیمعنی میسازد. اگر میتوانیم، دربارهی مردن ننویسیم.
[+]
----------------------------------
[0]
"در همین سنگر
فقط در همین سنگر زنده میمانی
سوراخ کوچکی دارد
برای غذا و مسلسل
و دیوار کوچکی
با عکس دختر
در لباس صورتی
زیر دنیا
اینجا
گل در محاذات صورتت اتفاق میافتد
و هر سربازی
چکمهای است
با بندهای جا به جا بسته"
گفت
"حواست باشد
اشتباه بزرگ جنگ
توی صحرا دویدن است"
[+]
----------------------------------
[0]
اگر پسرم پرسید؟
بگو هیچوقت
هر چه پرسید
بگو هرگز
یا بگو هیچ
پسر باید
از همین الان به روال سربازی عادت کند
به قصد هیچ عاشق شود
با هدف هیچ زندگی کند
برای هیچ بجنگد
و به خاطر هیچ کشته شود
[+]
----------------------------------
[0]