آماده برای ...

فردا برای تدریس ریاضی به مدت یک ماه و نیم به چین میروم و از آنجا به ایران. بعد از یک ماه ماندن در ایران دوباره به کانادا برمیگردم تا دوره جدید فوق لیسانس تحلیل داده های اجتماعی را بگذرانم. بعید میدانم که در این وب لاگ تا حداقل دو ماه چیزی نوشته شود. بسیار بر روی پروژه ای که در دوره جدید تحلیل داده های اجتماعی باید کار بکنم فکر کردم که به احتمال زیاد بر روی تاثیر آموزش بر ایدز کار خواهم کرد.
زندگی همچنان در جریان است ، اما اگر به همسرم که بدون من و با بچه 3 روز بعد از رفتن من به چین به ایران میرود سخت بگذرد آنوقت باید آماده باشم تا به خطای استراتژیک خودم ، اقرار بکنم. فعلا من حدس میزنم چنین اتفاقی نیافتد. اگر اتفاق افتاد آنوقت راجع به آن حرف میزنم. به تعبیر دیگر روشی که تا الان برای زندگی انتخاب کرده ام را برایش ملاک ابطال پذیری قرار داده ام. تا ببینیم چه اتفاقی میافتد.
پی نوشت: ظاهرا نیازی به منتظر ماندن تا سفرم نیست، همسرم میگوید همین سختی که امروز کشیدم و به خاطر بی پولی به یک آرایشگاه ناوارد رفتم که موهایم را خراب کرد، آیا کافی نیست.
در پست بعد راجع به تفکرم که در زندگی ام به شکست انجامید توضیح خواهم داد.

حرکت حساب شده حزب محافظه کار و ان دی پی کانادا

همانطور که انتظار میرفت حزب ان دی پی با قدرت تمام آراء استان کبک را بدست آوردو باعث شد تا به عنوان حزب منتقد رسمی حزب محافظه کار در مجلس فدرال کانادا انتخاب شود. اما نکته جالب دیگر پیروزی حزب محافظه کار در استان آنتاریو بود که باعث شد این حزب اکثریت صندلی های پارلمان را در اختیار بگیرند. در مجموع آنچه که برای من آموزنده بود حرکت حساب شده دو حزب محافظه کار و ان دی پی بود. اولی در پی بدست آوردن اکثریت مجلس با یک برنامه ریزی حساب شده منجمله تاکید بر برداشته شدن ثبت نام برای داشتن سلاح ، که برای مناطق بیرون شهری که شکار جزو امور معمول آنها است دردسرساز بود، توانست یک صندلی در آنتاریو را برایشان به ارمغان بیاورد. دیگر تاکید بر مجازات شدیدتر گنگها و حمایت ریاست پلیس اسبق تورنتو که برای حزب محافظه کار خود را کاندید کرده بود و توانست یک صندلی دیگر را هم برای این حزب کسب کند. حزب ان دی پی اگر چه آراء خود را نسبت به دوره گذشته افزایش داد اما پیروزی اصلیش همان در استان کبک بود. انتخابات کانادا 4 سال دیگر برگزار میشود زمانی که معلوم نیست من در کجای این عالم خواهم بود.
پی نوشت: تقسیم شدن آراء دو حزب لیبرال و ان دی پی که به نفع حزب رقیب تمام شد هم یکی از مهمترین اتفاقاتی بود که فراموش کردم در یادداشتم بیاورم

ان دی پی و صعود به رده دوم

دو روز به انتخابات فدرال کانادا باقی است و حزب محافظه کارهمچنان پیش تاز است اما حزب ان دی پی نه تنها به جایگاه دوم رسیده است بلکه فاصله خود را با محافظه کاران به حداقل رسانده است. دو شرکت نظرسنجی مطرح کانادا یعنی
Ekos and Angus Reid
هر دو تفاوت بین دو حزب یاد شده را در حدود4.8 تا 6 درصد برآورد کرده اند.البته انتخاب نخست وزیر بر اساس تعداد نمایندگان پذیرفته شده میباشد و لذا حزب ان دی پی به هیچ وجه قادر به شکست دادن رقیب خود نخواهد بود حتی اگر درصد آرا آنها از محافظه کاران بیشتر شود چرا که تعداد نماینده بیشتری نخواهند داشت بر اساس برآوردهایی که شرکت
از انتخابات گذشته کانادا انجام داده است Ekos
همچنان که در پست های گذشته ذکر کرده بودم صعود حزب ان دی پی در پی تمرکز این حزب بر استان پهناور کبک میباشد. جک لیتون که خود متولد این استان است و فرانسوی را با لهجه کبکی صحبت میکند در یک تاکتیک موفق آراء حزب جدایی طلبان کبک را به سمت خود سوق داده است. ایشان در مناظرات تلویزیونی از قانونی که در پارلمان استان کبک به تصویب رسیده است( بیل )101 که حق استفاده از زبان فرانسه به عنوان زبان رسمی این استان را متذکر میشود با تبحر بخصوصی بدون تایید اما بدون مخالفت پشت سر گذاشت. بعد از آن هم صحبت از این کرد که امضا نکردن قانون اساسی کانادا توسط استان کبک یک شکاف در کانادا میباشد که میباید برطرف شود بدون اینکه از جدا شدن استان کبک از کانادا حمایت کند. به تعبیر دیگر کسانی که اعتقادی به جدا شدن استان کبک از کانادا را ندارند از حزب ان دی پی حمایت خواهند کرد. دیروز هم دو نماینده اسبق حزب بلاک کبکوا حامیان خود را ترغیب به رای دادن به حزب ان دی پی کردند.
از نکات دیگری که شایسته توجه است نقش رسانه ها در خصوص شرکتهای نظرسنجی است. هر رسانه با شرکت نظرسنجی بخصوصی همکاری میکند. مثلا
CTV...............> Nanos
Sun...................> Leger
Toronto Star...>Angus Reid
Global...............>Ipsos Reid

نظرسنجی های شرکت های کانادایی

کمتر از یک هفته به انتخابات فدرال کانادا باقی نمانده که نظرسنجی ها حکایت از در صدر بودن حزب محافظه کار میدهند. با توجه به اینکه تخمینهای شرکت های نظرسنجی گاهی تفاوت چشمگیری با یکدیگر پیدا میکنند این روزها بحث بر سر اعتبار این نظرسنجی ها بالا گرفته است. از آنجا که درآمد این شرکت ها بر اساس اعتباری است که در حوزه سیاست پیدا میکنند و از آن برای تخمین رفتارهای اقتصادی مردم استفاده میکنند، انجمن تحقیقات بازاریابی کانادا، با ارایه دادن عملکرد گذشته این شرکتها در انتخابات فدرال کانادا از آنها تمام قد دفاع کرده است. همانطوری که قبلا نوشته بودم شرکت
سابقه خوبی در براآورد انتخابات فدرال دارد Ekos
که تخمینهای خود را از طریق اینترنت انجام میدهد Angus Reid
در انتخابات سال 2008 از مابقی شرکت های نظرسنجی دیگر بهتر پیش بینی کرده بود
این شرکت انتخابات اخیر انگلستان را هم از طریق اینترنت بخوبی پیش بینی کرد. در پست قبلی تخمین آنها را در لینک جداگانه ای قرار داده بودم. کسانی که لینک سی بی سی را برای پیگیری انتخابات فدرال کانادا دنبال میکنند باید توجه داشته باشند که اگر چه شرکت ایپساس ، شرکت انگس رید را خریده ولی نظرسنجی ایپسای رید با انگس رید تفاوت دارد.
امیدوارم زمانی برسد که در ایران شرکت های نظرسنجی معتبری ایجاد شود.لازمه چنین امری البته ایجاد فضای امن کاری میباشد.

ان دی پی و جدایی طلبان کبک

انتخابات نخست وزیری کانادا و عملکرد شرکت های نظرسنجی برایم خیلی جالب است. پنج شرکت در حال رصد کردن تحولات رفتار سیاسی شهروندان هستند. در جدیدترین نظرسنجی ها ، نشانه های پیشرفت حزب ان دی پی در ایالت کبک مشخص شده است. در هنگام مناظرات زنده تنها حزبی که به جدایی طلبان کبکی نزدیک بود و سعی میکرد که آراء آن منطقه را جذب کند همین حزب بود. چهار شرکت از پنج شرکت نظرسنجی کانادا متفق هستند که حزب ان دی پی آراء خود را در ایالت کبک بالا برده است. شرکت نانوس که نظری خلاف آن رادارد روش نظرسنجی عجیبی برگزیده است به این صورت که مجموع 3 نظرسنجی گذشته را در حالتی که 400 نمونه جدید در هر نمونه قرار داده است محاسبه میکند و لذا تحولات سریع مثل مناظرات تلویزیونی را نمیتواند منعکس کند. در اینجا میتوانید با پیش بینی های شرکت های نظرسنجی کانادایی آشنا شوید و اینجا شرکت انگس رید. امروز برای شرکت گالوپ رزمه فرستادم تا اگر روزی در امارات کاری وجود داشت رزمه من را نگاهی بیاندازند. جالب است که این شرکت افراد غیر آمریکایی را در آمریکا استخدام نمیکند.

عدد و شفافیت رفتار سیاسی در مناظرات نخست وزیری کانادا

دیشب مناظره دوم کاندیداهای نخست وزیری کانادا انجام شد و به این ترتیب رقبا آخرین تلاشهایشان را هم انجام دادند. نکاتی که در دو مناظره به چشم من جالب بود این ها بودند: اول از همه اینکه چهار رقیب از کلمه اندازه گیری بسیار استفاده کردند. اینکه برنامه هایشان با عدد و رقم میگوید که چه حاصلی برای مردم خواهد داشت. دیگر اینکه رقبا بخوبی از موضوع خرج کردنهای غیر ضروری و پنهان نخست وزیر کنونی پرده برداشتند. 60 میلیارد برای خرید جنگده های جت ،جهت استفاده در جنگ لیبی،موضوعی بود که در هر دو مناظره،یکی به انگلیسی و دیگری به فرانسه از آن یاد شد.همچنین خرج 1 میلیاردی دولت در ظرف 72 ساعت برای برگزاری جی8و20 و گزارش جدیدی که در خصوص آن درز پیدا کرده. شرکت نظرسنجی Ekos که در زمینه انتخابات فدرال سرآمد تمام شرکت های دیگر است در تازه ترین نظرسنجی ای که انجام داده است تاثیر خرج کردن دولت بصورت غیر شفاف را ریزش 3 درصدی در آراء حزب حاکم برآورد کرده است. باید یک هفته دیگر منتظر ماند تا نظرسنجی بعدی آنها را با توجه به مناظرات انجام شده ملاحظه کرد.

سقوط دولت فدرال کانادا

امروز دولت فدرال کانادا بر سر بحث بودجه سقوط کرد. قبل از المپیک زمستانی ونکور هم چنین اتفاقی نزدیک بود که بیافتد اما استفان هارپر، نخست وزیر کانادا دست به دامان نماینده انگلستان افتاد تا برای شرایط خاص کشور پارلمان را منحل کند. نکته جالبی که برای من بود نظرسنجی چند روز گذشته سایت سی بی سی کانادابود. اینکه چه وجهی از بودجه برای مردم مهم بشمار میرود. گزینه ها شامل بهداشت، آموزش، ساختار کشور، امنیت، بومیان کانادا و مالیات بودند
بیشترین گزینه که در حدود 15 درصد بود مربوط به کم شدن مالیات بود.
و کمترین مربوط به مساله بومیان کانادا چیزی در حدود 2 درصد.
از میانگین نظرسنجی هایی که وجود دارد فعلا حزب حاکم در حدود 8 درصد از نزدیک ترین رقیب خود جلو است. دولت فدرال تصمیم داشت از مالیات پزشکان و پرستاران کم کند که به نوعی این دو قشر را به خود نزدیک کرده است. آموزش هم که در دست استانها است و دولت فدرال نقش کم رنگی را ایفا میکند و در خصوص امنیت کانادا در حالت خوبی بسر میبرد. باید دید آیا کانادایی ها خطای بزرگ استفان هارپر در خصوص اختیاری کردن پر کردن فرم های بلند خانوارها را نادیده میگیرند؟ حضور کانادا در لیبی و خروج از افغانستان دو موضوع دیگری است که باید دید چطور در انتخابات به بازی گرفته میشود.

نحوه رای گیری برای انتخاب ریاست دانشکده آموزش

شاید مطلب مهمی به نظر نیاید اگر بگویم برای انتخاب ریاست دانشکده آموزش دانشگاهی که در آن درس میخوانم دیروز برای من و تمام دانشجویان فوق لیسانس دانشکده امان ایمیلی آمد مبنی بر انتخاب ریاست دانشکده. اما شاید برای بسیاری از افرادی که شاید از ایران این پست را بعدا بخوانند مفید باشد.
در ابتدای ایمیل عنوان شد که سه نفر ازمیان افرادی که برای این آگهی اقدام کرده بودند انتخاب شده اند، که دو نفر از خارج از دانشگاه ما، کلگری و دانشگاه شمال بریتیش کلمبیا و نفر دیگر هم از دانشگاه خودمان و البته از دانشکده خودمان است. بعد توضیح داده شده که چه افرادی در انتخاب نهایی رای خواهند داد:

چهار نفر از اساتید دانشکده
نماینده دانشجویان دکترا و فوق لیسانس دانشکده
نماینده کارمندان دانشکده
نماینده ای از اداره آموزش شهر
و البته دو نفر دیگر که مطمئن نیستم آیا فقط در جلسه حضور دارند یا اینکه میتوانند رای هم بدهند. از منشی دانشجویان فوق لیسانس هم سوال کردم ولی ایشان هم مطمئن نبود. آن دونفر یکی:
شخصی است که موظف است شرایط عدالت آموزشی را بررسی کند مبادا تبعیضی انجام بگیرد و نفر آخر هم
کسی که گزارش جلسه را ثبت میکند، که به احتمال زیاد دو نفر آخر حق رای نخواهند داشت.
نکته ای که در دروس آموزش در کانادا و یا در مجلات آموزش مطرح میشود این است که دانش آموزان در هر مقطعی میباید بسیاری از مسایلی که قرار است در آینده در اجتماع ببینند را در مدارس ازطریق انجام دادن و مشارکت کردن بیاموزند.
پی نوشت: دو روز بعد ایمیل دیگری برایمان از طرف نماینده دانشجویان تحصیلات تکمیلی ارسال شد مبنی بر اینکه اگر مایل هستید که با کاندیدهای ریاست دانشکده آشنا شوید، زمانهای بخصوصی برای این کار در نظر گرفته شده است، در یکی از روزهای هفته هر کاندیدا در دانشکده حضور میابد و دانشجویان میتوانند با آنها بیشتر آشنا شوند.

خالی بودن چیزی

سال نو آمده و من همچنان سردرگم از مسیر در پیش رو قرار دارم. تجربه آمدن بچه به جمع خانواده اگر چه در 3 ، 4 ماه اول بسیار سخت بود چنانکه برای اولین بار در زندگی ام 2 بار احساس کردم مغلوب شدم اما این حس در 8 ماهگی بچه تبدیل به شیرینی شد. با این همه از تاثیر بچه در کم کردن فرصت برای پرداختن به کارهایی که قبلا بدون زحمت انجام میدادم کاست و خالی بودن چیزی که در زندگی احساس میکردم را همانطور که انتظار داشتم پر نکرد .
در سال جدید به احتمال بسیار زیاد رشته تحلیل داده های علوم اجتماعی را در همین دانشگاه خودم میخوانم. قبل از آن 2 ماهی را انشاء الله در ایران بگذرانم. بعد از سالها کتابی را برای مطالعه شخصی خریده ام. اسم کتاب"
The Nature and Limits of Standards-Based Reform and Assessment
با این امید که شاید من را در رشته ام امیدوارتر بکند. از آن جهت که مصححین کتاب از استادان فرهیخته دانشگاه بریتیش کلمبیا هستند، و یکی از آنها پیشرو در ارزیابی آموزشی در دنیا است. هر دو اگر چه البته در مقابل خط فکری من در آموزش هستند، اما بنا بر عهد خودم که بدنبال منتقد دیدگاه هایم هستم، مدتهاست که وب لاگهایشان را در وبلاگ خودم قرار داده ام تا از طریق آشنایی بیشتر با آراء شان افکار خود را بهتر وارسی کنم.

فیلترینگ

نمیدانم دلیل فیلتر شدن وبلاگم چیست؟ در حدود یک هفته است که این وبلاگ فیلتر شده است. وبلاگی که خواننده زیادی ندارد و به ندرت مطلبی در آن نوشته میشود و مطالب آن هم به نظر نمیرسد که برای کسی مشکل ساز باشد. حدس من این هست که به دلیل نزدیک شدن به 25 بهمن است. روزی که از طرف آقایان موسوی و کروبی فراخان صادر شده، ظاهرا هر وبلاگی که از کلمه مصر و یا تونس استفاده کرده باشد را فیلتر کرده اند تا مبادا از کسی دعوت به شرکت در راه پیمایی شود.
متاسفانه کسانی که متولی امر فیلترینگ در ایران هستند ترس بسیاری از آمدن مردم به خیابان دارند بخصوص اینکه این بارسبزها اشتباه قرار دادن روز راه پیمایی در روز تعطیل را انجام نداده اند و همین طور روز 22 بهمن را برای این کار استفاده نکرده اند. با این همه تصور اینکه جمعیتی میلیونی در خیابان ها جمع شوند بسیار دور از انتظار است، اما میتواند دردسرساز و حتی متوالی باشد. حوادثی که این روزها در کشورهای عربی اتفاق میافتد میباید دولتمردان را به هوش بیاورد و به کسانی که در زمانی نه چندان دور زمام کشور را در دست داشته اند و اینک خواستار اصلاح هستند اجازه ابراز نظر بدون لکنت زبان را فراهم کند.فیلترکردن و بستن این روزنامه و آن روزنامه روشهای کهنه ای است که در چین جواب داده است ولی در ایران جواب نخواهد داد، به دلیل آنکه تاریخ ایران و چین تاریخی بس متفاوت است. چینی ها در فقر بسر برده اند و جامعه پویایی نداشته و حالا شرایط بهتری را تجربه میکنند، در حالی که ایران شرایط دیگری داشته است. آقای حداد عادل خبر از ژاپن اسلامی شدن ایران میداد در حالی که من شکلی از چین اسلامی میبینم.

خانواده

استادی که درس آمار را با ایشان گذرانده بودم درس مطالعات خانواده معاصر را هم در سطح لیسانس درس میداد. نکته قابل توجهی که در آنجا دیدم آمار افرادی بود که هیچ وقت ازدواج نکرده اند و آن اینکه این افراد در مقایسه با:
کسانی که ازدواج کرده اند و طلاق گرفته اند و یا کسانی که ازدواج کرده اند و همچنان با هم زندگی میکنند و یا آنهایی که در زیر یک سقف زندگی میکنند و به اصطلاح کٌهبیت هستند چندین برابر در حال افزایش است. بنظر میرسد که دنیای مدرن کانادا اهمیت فردانیت را بسیار بیشتر بر ارزش خانواده قرار داده است.

اعتراض در کشورهای عرب

اعتراض در کشورهای عرب دیکتاتور و سکولار پدیده جالبی است از این نظر که دولت های قدرتمند غربی در بیشتر موارد پشتیبان آنها بوده اند. دلیل این حمایت چیزی جز ترس از اسلام گرایی نیست. اکونومیست دریکی از تازه ترین مقاله خود رشد جمعیت مسلمانان را تا سال 2030 براآورد کرده است که نشان دهنده افزایش جمعیت در بین مسلمانان نسبت به شهروندان سکولار است. از طرفی گسترش حقوق بشردر مطبوعات و رسانه های جهان کار را برای سیاست مداران بسیار دشوار کرده است. اگر چه ایران نسبت به کشورهای عرب بغیر از لبنان، از نظر فضای سیاسی بسیار جلوتر است با این همه اتفاقات جاری در تونس، یمن، و مصر میتواند کاتالیزوری باشد که به گسترش دمکراسی در جهان وایران کمک کند.

مذاکرات استانبول

مذاکرات هسته ای بدون هیچ نتیجه ای به پایان رسید. میشود گفت که ایران در این خصوص به نوعی از فضای موجود در دنیا برای پیش برد اهدافش استفاده میکند. قرار دادن محل کنفرانس در ترکیه که وجه بین المللی ، منطقه ای و داخلی اش بیش از پیش عیان شده است خود نشانه ای از بدست گرفتن مسیر دیالوگ و تلاش برای نشان دادن اعتبارایران است.
اختلافات شدید و شکننده در دولت اسراییل،فرار دیکتاتور تونس که به مدت 20 سال تحت حمایت فرانسه بود به دست مسلمانان آن کشور، محبوبیت شدید نخست وزیرمسلمان ترکیه در میان کشورهای آسیای میانه، بالا بودن قیمت نفت،اجرای طرح هدف مند کردن رایانه ها بدون بروز مشکلات اجتماعی در ایران ،حداقل ظاهری، که تا به الان دولت های قدرتمند جهان نتوانسته اند بهره سیاسی از آن ببرند، همه و همه باعث شده که کمتر کسی تصور کند ایران از مواضع خود در این شرایط عقب نشینی کند.اگر چه تصویب قطع نامه مربوط به نقض حقوق بشردر ایران توسط پارلمان اروپا به اعتبار ایران خدشه وارد میکند اما هم ایران هم جهانیان به این موضوع عادت کرده اند و تاثیر جدیدی برای ایران نخواهد داشت.
با این همه اوضاع داخلی ایران مناسب نیست، وجود 30% بیکار در میان جوانان یکی از پاشنه های آشیل حکومت است.جدای از اینکه تولید بی رویه خودرو باعث آلودگی های طبیعی ، صوتی شده و در مجموع محیطی بشدت متشنج از نظر اجتماعی را رقم زده است .مضافا اینکه اصلاح طلبان نیز به حاشیه کشانده شده اند و امید چندانی به نقد وضعیت جاری از سوی ناقدان واقعی وجود ندارد. جامعه ایران همچنان در حالت بلا تکلیفی بسر میبرد.

تناقض

گاهی اوقات آدم یک حرف هایی می زند که بعدا موقع عمل ،توان انجام دادنشو ندارد. مثلا قبلا قبل از اینکه بچه ای به خانواده امان ملحق بشه ادعا میکردم که بله اگر بچه نیاز داشته باشه که من نیمه شب بلندش کنم انجام میدم و همسرم میتواند براحتی بخوابد.حالا که موقع عمل رسیده متوجه شدم که چقدر حرفم خام بوده و ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد.

علتش این هست که کلا آدمیان خودشان را دقیق نمیشناسند بخصوص وقتی تجربه انجام دادنش را از قبل نداشته باشند.
حالا تصمیم اینکه در ایران زندگی کنی وقتی 11 سال از ایران دور بوده باشی و این طرف آب هم بهت سخت نگذشته باشه
کمی مشکوک و غیر واقعی بنظر میرسه.
همینطور اینکه به فکر پول نباشی وقتی همیشه از اعتبار مالی که داشتی استفاده کرده باشی و حالا بخواهی به خودت بگی باز هم همینطور زندگی میکنم در حالی که اعتبار مالی ات هم در حال تمام شدن باشه.
خلاصه قصه زندگی هم قصه قشنگی شده .

زندگی

جذابیت های کشور کانادا و البته مشکلات بسیار زیاد ایران باعث شده تا همسرم در پی بدست آوردن کار برای مهرماه آینده برآید و برای من شرایطی فراهم کند که دیگر به فکر کار کردن در حوزه ای که علاقه اصلی من نیست نباشم. جدای از اینکه شرایط کانادا برای دختر خردسالم که فردا 9 ماهگیش را پشت سر میگذارد هم بهتر است، باید این را هم اضافه کنم که طبق گزارش اداره آمار کانادا بیش از 90% از دانشجویانی که برای تحصیلات تکمیلی از نقاط مختلف دنیا به کانادا می آیند دیگر به کشور خود باز نمیگردند. در مجموع کشور کانادا شرایط خوبی را برای زندگی برای شهروندانش فراهم میکند. با این همه اگر ما در کانادا نتوانیم کار تخصصی که داریم را پیدا کنیم ماندن در اینجا برایمان مفید نخواهد بود چیزی که بسیار بعید به نظر میرسد بخصوص برای همسرم که مدرک تدریس به زبان فرانسه در مدارس دولتی استان آنتاریو را بدست آورده است.

نظرسنجی شماری از آمریکایها در خصوص مسأله هسته ای ایران

در پست قبلی نظر شماری از ایرانیان را در خصوص موضوع هسته ای نگاشتم. این بار نظر شماری از آمریکا یها را که توسط شرکت انگس رید و کمتر از یک هفته پیش انجام گرفته می خوانیم.

نکات اصلی اینها هستند:
تنها یک چهارم از آنها اعتقاد به حمله نظامی دارند با این همه 70 درصدهمچنان برنامه های هسته ای ایران را به سمت تولید سلاح هسته ای قلمداد می کنند. 30 درصد از پاسخ دهندگان اعتقاد دارند که بهترین راه برای حل مسأله از طریق دیپلماسی است که در بین گزینه های دیگر مانند تحریم (26 درصد) بالاترین درصد را دارد. در هر صورت فقط 5 درصد اعتقاد دارن که ایران تهدیدی برای جهان ندارد .

اگر این دوپست را با نظرسنجی سال گذشته ای که در همین خصوص توسط شرکت انگس رید انجام گرفته مقایسه کنیم می توان گمان کرد که پاسخ دهندگان هر دو کشور بخوبی از تلفات اقتصادی جنگ از سوی آمریکا برای آمریکا آگاه هستند. آمریکایها البته در این یک سال به توان مذاکرات دولت اباما بیش از از گذشته اعتماد کرده اند.
در اینجا میتوانید نظرسنجی امسال و سال پیش را در صفحات سایت انگس رید بخوانید.